نوشته ها

استراتژی کسب و کار(محمدرضا عبدخانی)

استراتژی کسب و کار محمدرضا عبدخانی

استراتژی کسب و کار یک طرح کلی و جامع است که برای دستیابی به اهداف تجاری یک سازمان تدوین می‌شود. این استراتژی شامل مجموعه‌ای از تصمیمات، اقدامات، و برنامه‌ها است که به شرکت کمک می‌کند در بازار خود، حتی در برابر رقبای قوی، موفقیت آورد. از این استراتژی برای هدایت تصمیمات مربوط به استخدام، تخصیص منابع، هماهنگی اقدامات بخش‌های مختلف، و بهبود عملکرد مالی استفاده می‌شود.

داشتن یک استراتژی کسب و کار بسیار حیاتی است، زیرا:

  1. برنامه‌ریزی: به شما کمک می‌کند تا گام‌های اساسی برای دستیابی به اهداف تجاری خود را شناسایی کنید.
  2. شناسایی نقاط قوت و ضعف: با ایجاد استراتژی، می‌توانید نقاط قوت و ضعف سازمان خود را شناسایی کرده و استراتژی‌ای ابداع کنید که از نقاط قوت بهره ببرد و نقاط ضعف را بهبود بخشد.
  3. افزایش کارآیی: با تخصیص منابع به طور موثر، استراتژی کسب و کار به شما کمک می‌کند تا عملکرد کلی سازمان را بهبود بخشید.
  4. کنترل: به شما امکان می‌دهد تا فعالیت‌هایتان را به طور مداوم ارزیابی کنید و اطمینان حاصل کنید که به سمت دستیابی به اهداف حرکت می‌کنید.
  5. مزیت رقابتی: با استفاده از استراتژی، می‌توانید بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنید و از آنها به عنوان یک مزیت رقابتی استفاده کنید که شرکت شما را از دیگران متمایز می‌کند.

از این رو، استراتژی کسب و کار به عنوان یک راهنمای مهم برای مدیریت و توسعه سازمان‌ها در بازارهای رقابتی مورد توجه قرار می‌گیرد.

برای روشن‌تر شدن این نکته، فرض کنید که یک کسب و کار به‌طور کامل بدون استراتژی رقابت در بازار عمل می‌کند. این وضعیت می‌تواند منجر به بی‌نظمی و عدم هماهنگی در فعالیت‌های مختلف سازمان شود و در نتیجه، کارایی و توان رقابتی کسب و کار را کاهش دهد. رقبا ممکن است از این ضعف استفاده کنند تا به طور مستقیم به کسب و کار آسیب بزنند.

تفاوت استراتژی و تاکتیک

تفاوت استراتژی و تاکتیک محمدرضا عبدخانی

استراتژی:

استراتژی به اهداف بلندمدت سازمان و مسیر دستیابی به آنها اشاره دارد. این شامل انتخاب بازارهدف، تعیین مزیت رقابتی، و استفاده از منابع برای دستیابی به چشم‌انداز شرکت است.

تاکتیک:

تاکتیک به اقدامات خاص و مستقیمی اشاره دارد که برای دستیابی به اهداف تعیین‌شده در استراتژی انجام می‌شود. این شامل انتخاب روش‌های مختلف بازاریابی، تعیین قیمت، و انتخاب کانال‌های توزیع است.

به عنوان مثال، استراتژی یک شرکت ممکن است تبدیل شدن به ارزان‌ترین تامین‌کننده در بازار تلفن‌های هوشمند باشد. در این صورت، تاکتیک‌های انجام شده می‌تواند شامل مذاکره با تامین‌کنندگان برای کاهش هزینه‌ها، بهبود فرآیندها، و بهبود کیفیت محصولات باشد.

سطوح استراتژی‌های تجاری

  1. استراتژی در سطح شرکت:
    • این استراتژی برنامه‌های استراتژیک مدیریت عالی یک سازمان را تشکیل می‌دهد که شامل بیانیه ماموریت و چشم‌انداز آینده سازمان است. این استراتژی تصمیم‌هایی را در زمینه رشد، تنوع، و سرمایه‌گذاری‌ها اتخاذ می‌کند.
  2. استراتژی در سطح کسب و کار:
    • استراتژی در این سطح بر روی تجارت خاصی که شرکت در آن فعالیت می‌کند، تمرکز دارد. این شامل تعیین چشم‌انداز و اهداف مشخصی است که نحوه رقابت شرکت در بازار را تعیین می‌کند.
  3. استراتژی در سطح عملکردی:
    • این استراتژی‌ها برای پاسخ به نیازهای بخش‌های مختلف مانند بازاریابی، منابع انسانی، و تحقیق و توسعه طراحی می‌شوند. آنها به اجرای استراتژی‌های تجاری و شرکتی کمک می‌کنند و هماهنگی بین بخش‌های مختلف سازمان را تقویت می‌کنند.

در نهایت، استراتژی‌های متعدد در سطوح مختلف سازمانی، اگر هماهنگانه و با دقت مدیریت شوند، می‌توانند به بهبود عملکرد کلان و افزایش قدرت رقابتی کمک کنند.

برای تدوین یک سند استراتژی کسب و کار کارا و موثر، نکات زیر را در نظر بگیرید:

  1. تعریف چشم انداز و اهداف:
    • شروع با تعریف وضوح‌آمیز چشم‌انداز شرکت و اهداف کلان آن. این اهداف باید با چشم‌انداز مطابقت داشته باشند و مسیر را برای دستیابی به آنها نشان دهند.
  2. تحلیل بازار و رقبا:
    • بررسی محیط کسب و کار شامل تحلیل بازار، رقبا و فضای کسب و کار. درک دقیق از ساختار شرکت، نقاط قوت و ضعف آن و فرصت‌ها و تهدیدهای موجود ضروری است.
  3. بیان مزیت رقابتی:
    • شناسایی و بیان ویژگی‌های مزیت رقابتی که شرکت شما را از رقبایش متمایز می‌کند. این مزیت می‌تواند بر اساس فناوری، کیفیت، هزینه یا سرویس باشد.
  4. ایجاد یک چارچوب استراتژیک:
    • ارائه یک چارچوب که شامل استراتژی‌ها و تاکتیک‌های مختلف برای دستیابی به اهداف استراتژیک مشخص شماست. این شامل استراتژی‌های بازاریابی، فروش، عملیاتی و مالی می‌شود.
  5. تدوین استراتژیهای اجرایی:
    • تعیین استراتژی‌های اجرایی که شامل اقدامات محاسبه‌پذیر و زمان‌بندی شده برای پیاده‌سازی استراتژی کسب و کار شما هستند.
  6. انعطاف‌پذیری و سازگاری:
    • اطمینان از اینکه استراتژی کسب و کار شما انعطاف‌پذیر است و قابلیت سازگاری با تغییرات در محیط کسب و کار را داراست.
  7. اندازه‌گیری و ارزیابی:
    • تعیین شاخص‌های عملکرد و معیارهای کلیدی موفقیت (KPI) برای پیگیری و ارزیابی پیشرفت و عملکرد استراتژیک شما.
  8. تخصیص منابع:
    • مشخص کردن منابع لازم برای اجرای استراتژی و تخصیص آنها به طور کارآمد و مسئولیت‌پذیر.
  9. تحلیل SWOT:
    • انجام تحلیل SWOT (ضعف‌ها، قوت‌ها، فرصت‌ها و تهدیدها) برای درک عوامل داخلی و خارجی که می‌توانند بر استراتژی کسب و کار شما تأثیر بگذارند.
  10. مستندسازی و ارتباطات:
    • مستندسازی جامع استراتژی در یک سند و اطمینان از آنکه تمام ذینفعان با استراتژی آشنا هستند و نقش وظیفه‌ای خود را در اجرای آن درک کرده‌اند.

این مراحل به شما کمک می‌کنند تا یک سند استراتژی کسب و کار جامع و اثربخش تهیه کنید که در مقابل چالش‌های مختلف محیط کسب و کار مقاومت نشان دهد. مرحله 2: تعیین اهداف سطح بالای کسب و کار خود

پس از تدوین چشم انداز، مرحله بعدی در تعیین استراتژی کسب و کار، تعیین اهداف سطح بالای سازمان است. این اهداف معمولاً به افزایش فروش و سود شرکت متمرکز می‌شوند. هدف از تعیین استراتژی، پاسخ به این سوال است که “چگونه یک کسب و کار می‌تواند در بازار برای رشد درآمد خود رقابت کند و در عین حال موقعیت مالی خود را بهبود بخشد”.

مرحله 3: تحلیل کسب و کار و بازار خود

پس از تعریف چشم انداز و اهداف، تدوین کنندگان استراتژی باید از نقاط قوت و ضعف تجارت خود و همچنین فرصت‌ها و چالش‌های موجود در بازار آگاه شوند. می‌توان با استفاده از ماتریس SWOT، این تحلیل را انجام داد:

  • S: قوت‌ها (Strengths)
  • نام آشنا و برند قوی در صنعت
  • محصولات با کیفیت بالا
  • فناوری پیشرفته
  •  W: ضعف‌ها (Weaknesses)
  • وابستگی به تأمین کنندگان محدود
  • نقص در سیستم‌های داخلی مدیریت
  • o: فرصت‌ها (Opportunities)
  • رشد بازار برای محصولات جدید
  • تغییرات قانونی که بازار را برای رشد آماده می‌کند
  • T: تهدیدها (Threats)
  • رقابت شدید از سوی بزرگان صنعت
  • نوسانات قیمت مواد اولیه

مرحله چهارم: تعیین مزیت رقابتی

گام چهارم در فرمول‌بندی استراتژی به این سوال پاسخ می‌دهد که “چگونه اهداف تعیین شده محقق می‌شوند؟” باید مشخص شود که چگونه می‌خواهید در بازار رقابت کنید، تقاضا ایجاد کنید و فروش و حاشیه سود خود را افزایش دهید.

مرحله 5: ایجاد یک چارچوب استراتژی

بر اساس اجرای مراحل قبلی، می‌توان چارچوب استراتژی عمومی کسب و کار را تدوین کرد. این چارچوب استراتژی، موفقیت کسب و کار عمومی را تضمین می‌کند، زیرا چشم اندازها و نیازهای واحد را به دست می‌آورد و آنها را با اهداف سطح بالاتر هماهنگ می‌کند.

10 نمونه استراتژی عالی کسب و کار

  1. افزایش فروش و محصولات بیشتر:
    • با افزایش محصولات فروخته شده به ازای هر مشتری، می‌توانید متوسط اندازه سبد خرید را افزایش دهید.
  2. محصولات نوآورانه و پیشرفته:
    • ارائه محصولات با فناوری پیشرفته و نوآورانه که از رقبا متمایز شوند.
  3. رشد فروش از محصولات جدید:
    • سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه محصولات جدید برای رشد پایدار فروش.
  4. بهبود خدمات به مشتری:
    • ارائه خدمات با کیفیت بالا و بهبود در نگهداری و حفظ مشتریان.
  5. فراگیری در بازار جوان:
    • ورود به بازارهای جدید با خرید یا ادغام با شرکت‌های محلی.
  6. تمایز محصول:
    • متمایزسازی با ویژگی‌های منحصر به فرد، قیمت گذاری یا کیفیت برتر.
  7. استراتژی قیمت گذاری:
    • تنظیم قیمت به گونه‌ای که بازار را تحریک کند و حاشیه سود را افزایش دهد.
  8. استفاده از مزیت رقابتی:
    • استفاده از مزیت‌های خاص برای جلب مشتریان و تسلط بر بازار.
  9. حفظ و بهبود نگهداری مشتری:
    • تمرکز بر بهبود خدمات به مشتری و حفظ آن‌ها به عنوان یک منبع مستمر از درآمد.
  10. پایداری مالی:
    • بهبود مداوم در عملکرد مالی با کاهش هزینه‌ها و بهبود سیستم‌های انرژی.

این استراتژی‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا به راحتی اهداف سطح بالای کسب و کار خود را محقق کنید و در مسیر رشد پایدار قرار بگیرید. متن شما که به استراتژی‌های مختلف کسب و کار می‌پردازد، به صورت زیر بازنویسی شد:

این نگارش، تصمیم‌گیرندگان را توانمند می‌سازد تا از نقاط قوت شرکت بهره‌وری حداکثری را از فرصت‌های بازار ببرند، در عین حال به شناسایی و رفع نقاط ضعف و تهدیدهای احتمالی پرداخته تا موفقیت بلندمدت سازمان تضمین شود.

مرحله چهارم: تعیین راهبردهای دستیابی به مزیت رقابتی

این مرحله به سوال اصلی پاسخ می‌دهد که چگونه اهداف مشخص شده می‌توانند دست‌یابی شوند. بیزینس‌ها در صنایع رقابتی باید مشخص کنند که چگونه در بازار رقابت می‌کنند، تقاضا ایجاد می‌کنند و فروش و حاشیه سود خود را افزایش می‌دهند.

مرحله پنجم: ایجاد چارچوب استراتژیک

با بر پایه اجرای مراحل پیشین، می‌توان چارچوب استراتژی کلی کسب و کار را تدوین کرد. داشتن چارچوب استراتژیک، موفقیت کلی کسب و کار را تضمین می‌کند، زیرا چشم‌اندازها و نیازهای واحد را شناسایی کرده و آنها را با اهداف سطح بالاتر همسو می‌کند. استراتژی‌های محصولی، برندینگ، بازاریابی یا عملیاتی تنها چند نمونه از آن است که به موفقیت استراتژیک کلی کسب و کار کمک می‌کند.

10 نمونه از استراتژی‌های عالی کسب و کار:

10 نمونه از استراتژی‌های عالی کسب و کار محمدرضا عبدخانی
  1. افزایش فروش با توسعه محصولات
    • این استراتژی برای شرکت‌های تولیدی و خرده‌فروشی آنلاین بسیار مفید است. با افزایش میزان محصولات فروخته شده به هر مشتری، می‌توانید میانگین اندازه سبد خرید مشتریان را افزایش دهید، که حتی به اندکی افزایش در این اندازه می‌تواند تأثیر چشمگیری بر سودآوری داشته باشد، بدون نیاز به هزینه‌های بیشتر برای جلب مشتریان جدید.
  2. نوآوری در محصولات و خدمات
    • بسیاری از شرکت‌ها، به ویژه در صنایع پیشرفته مانند فناوری، با محصولات پیشرفته خود را نسبت به رقبا متمایز می‌کنند. این استراتژی نیازمند تعریف دقیقی از مفهوم “نوآوری” در کسب و کار شما است.
  3. رشد از طریق محصولات جدید
    • بسیاری از شرکت‌ها به تحقیق و توسعه مداوم در زمینه محصولات و خدمات جدید سرمایه‌گذاری می‌کنند و به طور مداوم محصولات نوآور را وارد بازار می‌کنند.
  4. بهبود خدمات به مشتریان
    • اگر مشاغل شما در ارائه خدمات با کیفیت به مشتریان خود نقاط ضعفی دارند، استراتژی بهبود خدمات به مشتریان می‌تواند برای شما مناسب باشد. برخی شرکت‌ها حتی به شهرت قوی خود در ارائه خدمات استثنایی به مشتریان افتخار می‌کنند. استراتژی متمرکز بر بهبود خدمات به مشتریان معمولاً بر تاکتیک‌ها و پروژه‌هایی مانند پشتیبانی آنلاین یا CRM موثر تمرکز دارد.
  5. بازاریابی به گوشه و کنار بازار جوان
    • بسیاری از شرکت‌های بزرگ اقدام به خرید یا ادغام با رقبای خود می‌کنند تا در بازاری جوان به سرعت رشد کننده مزیت داشته باشند. این استراتژی به طور معمول توسط شرکت‌های بزرگ برای کسب مزیت در بازارهای جدید یا در حال رشد استفاده می‌شود.
  6. تمایز محصول
    • تمایز محصول، به ویژه برای شرکت‌های مصرف‌کننده، استراتژی متداولی است. صاحبان کسب و کار می‌توانند با برجسته‌سازی ویژگی‌ها، قیمت‌گذاری یا مدل‌سازی برتر که در اختیار دارند، محصولات خود را از رقبا متمایز کنند.
  7. استراتژی‌های قیمت‌گذاری
    • استراتژی قیمت‌گذاری می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا با قیمت‌گذاری مناسب، مشتریان بیشتری را جذب کنند یا با قیمت‌گذاری بیشتر، ارزش بیشتری برای محصولات خود فراهم کنند.
  8. تأمین مزیت رقابتی
    • داشتن مزیت رقابتی به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که به فروش بهتر، بهبود بهره‌ وری یا حتی تسلط بر بازار دست یابند.
  9. بهبود نگهداری مشتری
    • حفظ مشتریان بسیار ساده‌تر از جلب مشتریان جدید است، بنابراین اگر فرصت‌هایی برای بهبود نگهداری مشتری مشاهده می‌کنید، این استراتژی عالی برای کسب و کار شما خواهد بود. این استراتژی شامل شناسایی تاکتیک‌ها و پروژه‌های اساسی برای حفظ مشتریان شما می‌شود.
  10. پایداری
    • این استراتژی می‌تواند به شما کمک کند تا یک استراتژی کسب و کار جامع راه‌اندازی کنید که به تحقیق و توسعه برای کاهش هزینه‌های انرژی یا بهبود دیگر عملکردهای شرکت متمرکز شود.

این نوع استراتژی‌ها، هر یک با نقاط قوت و مزایای خاص خود، می‌توانند به شرکت‌ها کمک کنند تا در مسیر موفقیت و رشد پایدار حرکت کنند. انتخاب استراتژی مناسب بستگی به وضعیت و هدف کسب و کار شما دارد که با تحلیل دقیق بازار، رقبا، و منابع دست‌یافتنی خود، می‌توانید بهترین تصمیمات را برای استراتژی‌گذاری کسب و کار خود بگیرید.

موفقیت استراتژی را می‌توان با ارزیابی دقیق شاخص‌های عملکرد اصلی (KPI) به‌صورت زیر اندازه‌گیری کرد:

KPI ها باید قبل از شروع استراتژی به‌صورت دقیق تعریف شوند.

KPI ها باید قادر باشند پیشرفت به سوی اهداف تعیین‌شده را اندازه‌گیری کنند.

به‌طور معمول، برخی از KPI های زیر در زمان اجرای استراتژی اندازه‌گیری می‌شوند:

  1. رشد کسب‌وکار
  2. درآمد فروش
  3. تعداد مشتریان
  4. تکرار خرید مشتریان
  5. نرخ حفظ مشتری
  6. نرخ تبدیل
  7. میانگین ارزش سفارش (AOV)
  8. موقعیت رقابتی
  9. سهم بازار
  10. آگاهی از برند
  11. رشد فروش نسبت به صنعت
  12. عملکرد مالی مانند سود ناخالص/خالص، سود عملیاتی، بازگشت سرمایه، و عملکرد جریان نقدی.

این شاخص‌های عملکرد به شرکت‌ها کمک می‌کنند تا موفقیت استراتژی خود را به‌طور دقیق‌تر ارزیابی کنند. انتخاب و استفاده از KPI های مناسب بستگی به موقعیت و اهداف شرکت دارد، که با تحلیل دقیق بازار، رقبا، و منابع در دسترس، می‌توانید بهترین تصمیمات را برای استراتژی‌گذاری کسب و کار خود بگیرید.

اشتراک گذاری